عنوان کامل پایان نامه :بررسي رابطه عشق و بهزيستي روان شناختي با رضايت مندي از زندگي زناشويي
نظريه خودشکوفايي مازلو :
خودشکوفايي نياز غريزي انسان براي استفاده حداکثر از همه قابليتها و استعدادهايش، تلاش براي شکوفا کردن همه پتانسيلها و تبديل شدن به بهترين چيزي که امکان بودنش را دارد است. به اعتقاد مازلو مرحله نهايي تکامل روان شناسی يک فرد وقتي رخ ميدهد که او از لحاظ برآورده شدن نيازهاي پايهاش (طبقههاي يک تا چهار) احساس امنيت و آرامش کند. در چنين وضعيتي، او تمرکز خود را بر شکوفا کردن استعدادهاي نهفتهاش براي تبديل شدن به يک انسان موثر، خلاق، پخته و داراي بينش خواهد گذاشت. مازلو متوجه شده بود افراد خودشکوفا که از لحاظ توسعه رواني کاملترين هستند در بسياري از زمينهها داراي خصوصيات شخصيتي مشترک هستند. اين افراد: واقعيتها و حقايق جهان (و خودشان) را ميپذيرند (به جاي انکار يا فرار از آن ها). درک شفاف و واضحتري از واقعيتها دارند و راحتتر با آن ها کنار ميآیند. آن ها تجربهها، اشخاص يا اشياء را بهتر ارزيابي ميکنند و به خوبي ميتوانند پديدههاي تقلبي، مزورانه يا فريبا را تشخيص دهند. در افکار و رفتارهايشان راحت و سبکبال هستند و فيالبداهه تصميم ميگيرند يا ميانديشند. چندان دنبالهرو قواعد مرسوم نيستند ولي آن ها را ناديده نيز نميگيرند. ممکن است بر اساس رسم و قاعده يا عرف عمل کنند، اما هرگز اجازه نميدهند عرف يا رسومات مانع از دسترسي آن ها از چيزي که مهم يا اساسي تلقي ميکنند شود. آن ها به هيچعنوان از بيرون تشويق نميشوند و انگيزهها و نيروي محرکه آن ها کاملا دروني است. به شدت خلاق و داراي تخيل قوي هستند. اين خلاقيت لزوما تخصصي يا ويژه نيست بلکه خلاقيتي است که معمولا در همه افراد وجود دارد ولي در اثر قيد و بندهاي فرهنگي و عرفي خفه شده است.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
- آيا بين عشق و رضايت از زندگي زناشويي رابطه وجود دارد ؟
- آيا بين بهزيستي روان شناختي و رضايت از زندگي زناشويي رابطه وجود دارد ؟