فصل دوم:
مروري بر پيشينههاي نظري و پژوهشي
۱-۱- مقدمه
در اين فصل ابتدا به تاريخچه تحولي، علائم و ملاکهاي تشخيصي و زيرگونههاي اختلال اضطراب اجتماعي ميپردازيم و در ادامه همهگيرشناسي، اثرات و پيامدها و علتشناسي اين اختلال به تفصيل توضيح داده خواهد شد. و سپس هر يک از متغيرهاي حساسيت اضطرابي، عدم تحمل بلاتکليفي و ذهن آگاهي شرح داده ميشود و رابطه آنها با اضطراب اجتماعي بر اساس ديدگاههاي نظري و نيز شواهد پژوهشي در خارج و داخل کشور مطرح ميگردد.
۱-۲- مروري بر تاريخچه اختلال اضطراب اجتماعي
مفهوم فوبي به عنوان يک الگوي رفتاري همراه با ترس و حفاظت از خود قدمتي طولاني دارد. واژه فوبيا از لغت يوناني فوبوس[۱] (به معناي پسر ارس يا خداي جنگ[۲]) گرفته شده که به معناي ترس، وحشت و هراس است. فوبوس قادر است تا ترس و وحشت را در قلب دشمنان يونانيان القا کند (هافمن و اتو، ۲۰۰۸). بقراط[۳] اعتقاد داشت که ترس و وحشتهاي روزمره به افزايش دماي مغز و ازدياد صفرا در مغز منجر ميشود. در قرون وسطي از ترسهاي غير منطقي همراه با خُلق غمگين تحت عنوان ملانکولي[۴] ياد ميشد (هافمن و اوتو، ۲۰۰۸). ترس و اضطراب در فرهنگ اروپا تا پيش از قرن هجدهم عمدتاً به عنوان درد و رنج روحي در حوزه علايق نظريهپردازان و فلاسفه بود. براي نمونه، باور مسيحي شايع اين بود که چنين ترسي ناشي از ارتکاب به گناه است (استراوينسکي، ۲۰۰۷).
قرن هجدهم شاهد سرآغاز «طبي نگري»[۵] تجارب ناهنجار ترس بود. لذا براي نمونه مقالههاي پزشکي مربوط به قلب و احشاء داخلي، توصيف آنچه امروزه تحت عنوان شکايات اضطرابي از آن ياد ميشود (دردهاي شکمي، خشکي دهان، احساس فشار در قفسه سينه) را آغاز کردند. تپش قلب نشانه بيماري قلبي و تنفس سريع علامت بيماري ريوي قلمداد ميشد. به دنبال اين دوره، نيمه دوم قرن نوزدهم شاهد فرآيند «رواني انگاري[۶]» پديدههاي طبي بود (استراوينسکي، ۲۰۰۷؛ به نقل از رضايي، ۱۳۸۹).
[۱]-Phobos
[۲]-Son of Ares or god of war
[۳]-Hippocrates
[۴]-Melancholia
[۵]-Medicalization
[۶]-Psychologicalization
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: