عنوان کامل پایان نامه : بررسی رابطه بین سبکهای شناختی و یادگیری خودتنظیمی با دست برتری در دانشجویان
فراگير انتخابي
با اين سبك، فراگير مي تواند بسته به موقعيت زماني و مكاني،سبكي مناسب را انتخاب كند و يا سبكي را با سبك هاي ديگر هماهنگ سازد.
۲-۱-۵- سبکهای همگرا، واگرا، جذب کننده، و انطباق یابنده
نوع دیگری از دسته بندی سبکهای یادگیری به وسیله ی دیوید کلب (۱۹۸۴، ۱۹۸۵) انجام گرفته است. دیوید کُلب بهمنظور فراهم ساختن درک بهتری از روشهای متفاوت افراد در یادگیری و حل مسئله، نظریهی سبکهای یادگیری خود را مطرح ساخت. وی که سبک یادگیری را روش فرد در تأکید بر برخی از تواناییهای یادگیری نسبت به دیگر تواناییهای یادگیری میداند، معتقد است آگاهی افراد از پیامدهای سبکهای یادگیری خود و دیگر روشهای یادگیری در دسترس مزیتهایی برای آنان دارد.
نظریهی یادگیری تجربی اساس نظریهی کُلب است. از آنجا که این نظریه بر نقش محوری تجربه در فرایند یادگیری تأکید مینماید، یادگیری تجربی نامیده میشود.. در این نظریه، یادگیری فرایندی توصیف میشود که از تغییر شکل تجربه، دانش یا علم تولید میکند. از نظر کُلب، یادگیرندگان در هنگام یادگیری دو وظیفهی اصلی دارند که با ترجیحات دوقطبی متمایزی آنها را انجام میدهند. اولین وظیفهی آنان کسب تجارب یا درک اطلاعات است، که با یکی از این دو روش انجام میگیرد: عینی یا انتزاعی. دومین وظیفهی یادگیرندگان نیز پردازش یا تبدیل اطلاعات است، که به یکی از این دو روش انجام میگیرد: مشاهدهی تأملی یا آزمایشگری فعال. بهطور کلی در نظریهی کُلب، چهار شیوهی اصلی برای یادگیری وجود دارد: تجربهی عینی، مشاهدهی تأملی، مفهومسازی انتزاعی و آزمایشگری فعال. این چهار بعد به شرح زير است:
در این مرحله از چرخهی یادگیری، فرد از طریق تجارب ویژه، ارتباط با مردم و حساسیت به احساسات افراد را یاد میگیرد. در این مرحله از چرخه یادگیری فرد بیشتر بر احساسات درونی و تواناییهای خود متکی است تا بر یک رویکرد نظامدار نسبت به حل مسئله و موقعیتها. وی در این مرحله به احساسات خود اعتماد میکند و نمیتواند ذهنی باز داشته باشد و نسبت به امور و قضایا بهصورت انعطافپذیر عمل کند. تجربه عینی را می توان معادل فعل احساسکردن[۱] دانست. درواقع یادگیرنده ای که شیوه ی یادگیری تجربه ی عینی دارد از تجــــارب خاص می آموزد، با دیگران ارتباط بـــرقرار می نماید، و نسبت به احساس خود و افراد دیگر حساس است.
۱- feeling
سوالات یا اهداف پایان نامه :
۱- آیا بین دانشجویان راست دست و چپ دست در سبک های شناختی تفاوت وجود دارد؟
۲- آیا بین دانشجویان راست دست و چپ دست درمیزان خودتنظیمی یادگیری تفاوت وجود دارد؟
۳- آیا بین نوع دست برتری و سبک های شناختی رابطه وجود دارد؟
۴- آیا بین نوع دست برتری و خود تنظیمی رابطه وجود دارد؟
۵- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی واگرا گرایش دارند؟
۶- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی همگرا گرایش دارند؟
۷- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی جذب کننده گرایش دارند؟
۸- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی انطباق کننده گرایش دارند؟