عنوان کامل پایان نامه : بررسی رابطه بین سبکهای شناختی و یادگیری خودتنظیمی با دست برتری در دانشجویان
فراگیران مرحله گرا تمایل دارند که از طریق مراحل خطی و متوالی فرا گیرند. به نحوی که هر مرحله به طور قطعی از مرحله قبلی مطابعت کند. فراگیران کل گرا تمایل دارند که از طریق یک جست بزرگ، جذب تقریبا تصادفی موضوعات، بدون مشاهده ی ارتباطات بین آنها و سپس درک ناگهانی مطالب، یاد بگیرند.
فیس چر هفت نوع سبک یادگیری، در ارتباط با فرایند تدریس- یادگیری به شرح زیر معرفی کرده است.
این نوع فراگیران با شیوه ی اصلی منظم، موضوعات اصلی را دنبال می کنند و به تدریج بر معلومات، نگرش و مهارت های خود می افزایند. فراگیران گام به گام از مواد آموزشی و آموزش برنامه ای استفاده می کنند. از دانش جدید و اطلاعات روز آگاه می شوند و به رشد و افزایش دانش خویش به طور پیوسته و متوالی ادامه می دهند.
شیوه ی مخصوصی است به دور از توالی زمانی و منطقی شیوه ی سنتی گام به گام،در فراگیران بصیــــرت ناگهانی و خود انگیزی به وجود می آورد. به موضـــوع یادگیری معنی می دهد، نتیجه گیری می کند و نتایج را تعمیم می دهد. اغلب پیروان سبک شهودی در محیط آموزش و به طریق مختلف و با استفاده از اطلاعات غیر اصولی و تجربیات نا منظم و توجه به محیط اطراف خویش، به درک، توصیف و توضیح یک مفهوم می پردازند.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
۱- آیا بین دانشجویان راست دست و چپ دست در سبک های شناختی تفاوت وجود دارد؟
۲- آیا بین دانشجویان راست دست و چپ دست درمیزان خودتنظیمی یادگیری تفاوت وجود دارد؟
۳- آیا بین نوع دست برتری و سبک های شناختی رابطه وجود دارد؟
۴- آیا بین نوع دست برتری و خود تنظیمی رابطه وجود دارد؟
۵- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی واگرا گرایش دارند؟
۶- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی همگرا گرایش دارند؟
۷- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی جذب کننده گرایش دارند؟
۸- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی انطباق کننده گرایش دارند؟