عنوان کامل پایان نامه :رابطه ی مولفه های هوش هیجانی و مولفه های یادگيری خود تنظيمی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی۶ و۱۱با اهمالکاری تحصیلی
۳-۲ هوش هيجاني:[۱]
هيجانها هميشه مورد توجه انسان بوده است، زيرا در هر تلاش و در هر اقدام مهم بشري به طريقي نقش دارند پيشرفتهاي اخير در زمينه روانشناسي سلامت، بهداشتروان و طب رفتاري نقش هيجان در سلامت و بيماري انسانها مورد توجه قرار داده است(ليا و همكاران، ۲۰۰۳). لذا عبارت هوشهيجاني ابتدا در سال ۱۹۸۵ توسط وين پين[۲] مطرح و توسط دانيل گلمن[۳] در سال ۱۹۹۵ محبوبيت يافت. بيشترين پژوهشها در اين زمينه توسط پيتر سالووي و جان ماير در دهه ۹۰ صورت گرفته است. مدل سالووي- ماير هوشهيجاني را بصورت ظرفيت درك اطلاعات هيجاني و استدلال در هنگام وجود هيجان تعريف ميكند آنها تواناهاي هوشهيجاني را به چهار زمينه تقسيم ميكنند:
۱-توانايي درك و تشخيص دقيق هيجانهاي خود و ديگران
۲-توانايي استفاده از هيجانها براي تسهيل تفكر.
۳- توانايي درك معاني هيجانها.
۴_ توانايي مديريت و اداره كردن هيجانها(ماير و سالووي،۱۹۹۷).
[۱] -Emotional Intelligence
[۲] -vian pin
[۳] –Daniel Golman
سوالات یا اهداف پایان نامه :
- تعيين رابطه بین مولفههای هوشهیجانی(تنظیم هیجان، بهرهبرداری از هيجان ، ارزیابی و بیان هیجان) با اهمالکاری تحصیلی.
– تعيين رابطه بين مولفههاي یادگیری خودتنظيمي(شناختی، انگیزشی، رفتاری) با اهمالكاري تحصيلي.
- تعیین رابطه بین زندگي در دو منطقه اقتصادي-اجتماعي ۶و۱۱ در اهمالكاري تحصيلي.
تعيين سهم مولفه های هوش هیجانی و مولفه های یادگیری خود تنظیمی و زندگی در دو منطقه اقتصادي – اجتماعي ۶و۱۱ با اهمالکاری تحصیلی.