عنوان کامل پایان نامه : بررسی رابطه جهت گیری هدف، سبک های یادگیری با یادگیری خودتنظیم
این بعد شامل تحلیل منطقی دیدگاهها، طراحی اصولی و منظم، و ادراک عقلانی موقعیتها میشود. بر این اساس، در این مرحله از یادگیری، فرد برای درک مسایل و موقعیتها بیشتر از منطق و تفکر استفاده میکند تا احساس. مفهومسازی انتزاعی را می توان معادل فعل فکر کردن[۱] دانست(همان).
این بعد توان فراهمآوری اسباب کار، ریسک و تأثیرگذاری در افراد و وقایع را در طول عمل شامل میشود. در این مرحله، یادگیری شکلی فعال مییابد، یعنی بهصورت تجربه کردن برای تأثیرگذاری و تغییر موقعیت درمیآید.همچنین، فرد صرفاً موقعیت را مشاهده نمیکند، بلکه علاقهای واقعی و روی آورد فعالی به مسئله دارد. آزمایشگری فعال را می توان معادل فعل انجام دادن[۲] دانست(هونی و مانفرید، ۱۹۹۲).
هستهی اساسی نظریهی کُلب این است که یادگیرنده از طریق چرخهی یادگیری پیشرفت میکند: ابتدا تجارب منجر به تأمل و مشاهده و از این طریق مفاهیم تشکیل میشود. در ادامه، توسعه و تحول مفاهیم به تجارب جدید و آزمایشگری بعدی میانجامد. یادگیرندهی کارآمد تمایل به دنبال کردن هر چهار مرحله دارد، اما ممکن است که در یکی از این مراحل مسلط تر باشد. بهمنظور کمک به دانشآموزانی که سبکهای یادگیری آنان با روشهای معمول آموزشی بهخوبی هماهنگی ندارد، برخی از راهبردهای آموزشی در جدول زیر ارائه شده است(همان).
[۱] -Thinking
[۲] Doing
سوالات یا اهداف پایان نامه :
- بررسی قدرت پیش بینی کنندگی جهت گیری هدف بر یادگیری خود تنظیمی.
- بررسی قدرت پیش بینی کنندگی سبک های یادگیری بر یادگیری خود تنظیمی.
- بررسی قدرت پیش بینی کنندگی جهت گیری هدف بر سبک های یادگیری.