بهرهوري
يکي از اهداف هر سازمان، دستيابي به بهرهوري است. براي رسيدن به اين هدف، راهي جز توسل به نوعي ديدگاه سيستمي، بومي و کاربردي وجود ندارد. موفقيتهاي چشمگير دههي اخير سازمانهايي با حداقل امکانات از يک سو و شکست سازمانهايي با بهترين تواناييهاي مادي از سوي ديگر بيانگر نقش قابل توجه عوامل غير مادي و معنوي در موفقيت آنها بوده است (اسکولتز[۱] و اسکاتز[۲]، ۲۰۰۸).
بهبود بهرهوري موضوعي بوده كه از ابتداي تاريخ بشر و در كليه نظامهاي اقتصادي و سياسي مطرح بوده است (قاسمی، ۱۳۷۹). اما تحقيق درباره چگونگي افزايش بهرهوري بطور سيستماتيك و در چارچوب مباحث علمي تحليلي از حدود ۲۳۰ سال پيش به اين طرف به طور جدي مورد توجه انديشمندان قرار گرفته است. واژه بهرهوري براي نخستين بار به وسيله فرانسوا كنه رياضيدان و اقتصاددان مكتب فيزيوكراسي (حكومت طبيعت) به كار برده شده است. در سال ۱۸۸۳ فرانسوي ديگري به نام «ليتره»، بهرهوري را دانش و فن توليد تعريف كرد. در سال ۱۹۵۰ سازمان همكاري اقتصادي اروپا[۳] به طور رسمي بهرهوري را چنين تعريف كرد: بهرهوري حاصل كسري است كه از تقسيم مقدار يا ارزش محصول بر مقدار يا ارزش يكي از عوامل توليد بدست مي آيد (مقیمی،۱۳۸۵).
کوششهاي بشر همواره بر آن بوده تا حداکثر نتيجه را با کمترين امکانات و عوامل موجود به دست آورد. اين کوششها را ميتوان دستيابي به بهرهوري بالاتر ناميد. بهرهوري، مفهومي است که بهعنوان يک ويژگي بسيار مهم به سيستمهاي باز نسبت داده ميشود و اهميت آن تا اندازهاي است که ميتوان آن را هدف نهايي هر سيستمي به حساب آورد (پاول و مایر[۴]،۲۰۰۹).
[۱]-Scheultz
[۲]-Schoultz
[۳]-OECD
[۴]-Powell & Meyer
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: